آیت آیاها

استاندارد

12369_poster405

این غزل مربوط به دی ماه ۸۳ است و در حال و هوای طوفان سونامی سروده شده با این همه چون موضوع اصلی آن انسان و رنجهای همیشه اوست  بدین امید که حوادث طبیعی از قبیل طوفان و سیل و زلزله هرگز به بلا و مصیبت تبدیل نشوند، آن را تقدیم حضورتان می کنم:

 طوفانی آمد از دل دریاها
درهم شکست خانه رویاها

طوفان گرفت و صورت شب گم شد
در کام هولناک هیولاها

کوبید طبل مرگ و خروشیدند
شیون کنان گروه هماواها

 بر شانه های زلزله لرزیدند
دریا و کوه و ساحل و صحراها

 

دستی تکیده، بخزیده در طوفان
چشمی به راه مبهم فرداها

 

دریا همیشه آبی و زیبا نیست
اوج است و موج و وحشت و غوغاها

 

در جان آدمی هم دریایی ست

دریا تر از تمامی دریاها

 

انسان حقیقتی ست معمایی

مبهم تر از تمام معماها

 

طوفان و سیل و زلزله تمثیلی ست

از التهاب آیت آیاها

 

انسان به رغم هر چه زمین خوردن

می ایستد دوباره بر این پا ها

 

می ایستد دوباره و می سازد

کاشانه ای به رنگ تمناها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *