علی رغم ادعای پایان عصر ایدئولوژی ها، رنود عالم می دانند که سکولاریسم در روزگار ما خود به هیات یک ایدئولوژی ، بلکه یک مذهب ، کما بیش با همان ویژگیها و اسطوره ها و…جلوه کرده است. بنابر این نزاع سکولاریسم و مذهب را باید درگیری دو آیین و دو دین دانست. البته حکایت حق و باطل حکایت جداگانه ای است.
خیلی وخته توی دنیا، صحبت کفره و دینه
صحبت خدا و شیطون، نقل مردم زمینه
بعضیا مومن و پاکن،عده ای بندهء خاکن
بعضی ، این جوری که میگن ، واسه حوریا هلاکن!
بعضی مومنا- خداییش – نه خدا ، شیطونو بنده ن
اگه روزی پاش بیفته ، دست شیطونو می بندن!
فرقشون با بعضی مردم ، نه اینه که دین ندارن
یه خدای مهربون هس که بهش یقین ندارن
***
بی مرامی یه مرامه، کافری خودش یه دینه
کمترین چیزی که میشه سهم آدما ، یقینه
کافری تو این زمونه، دست هر چی کیشو بسته
بت سرمایه و پوله ، خدایی که می پرسته
جای انجیل ، جای قرآن ، سورهء « حقوق انسان»!
روز و شب به جای ناقوس، میدمن تو بوق انسان!
مومن اسمش « لیبراله» کافر اسمش « تروریسته»
هر کی لیبرال نباشه ، جای اسمش ته لیسته!
مثل مومنای ساده کارشون جنگ و جهاده
تو ویتنام، توی بغداد…تو بیابون، توی جاده
عینهو قرون وسطی ، آدما رو می سوزونن
حتی بیشتر از کلیسا ، آدما رو می سوزونن
تو جهانی که شلوغه ، جنگ کفر و دین دروغه
یه سرابه یه فریبه ، یه دروغ بی فروغه!
****
فکر نکن آدم غربی ، تو دلش صفا نداره
یا که اون کافر حربی ، کاری با خدا نداره
آدما هر کی که باشن ، هر چی از خدا جدا شن
می رسه روزی که باید با خداشون آشنا شن
با همه غریبگی ها، گاهی می تپه دلاشون
می رسن هر جوری باشه به خوداشون … به خداشون!