سبزها قرمزها که همین روزها منتشر شده ، صد رباعی نیمایی از صادق رحمانی را در بر دارد.پیش از این دفترهای شعر با همین واژه های معمولی ، انار و بادگیر ، همه چیزها آبی است و من سادق نیستم! از این شاعر صمیمی منتشر شده است. سبزها قرمزها علاوه بر توضیحات خواندنی شاعر و گزیده ای کوتاه از دفتر همه چیزها آبی است، موخره ای سودمند به قلم سید علی میر افضلی ، دکتر علی رضا فولادی، مرتضی امیری اسفندقه، سعید یوسف نیا ، شهرام میرشکاک و محمد خواجه پور دارد. عجالتا نمونه هایی از سروده های کوتاه و دلنشین این کتاب:
چاقو
سیبی که
درست
از وسط نصف شده ست
بنگر بنگر عدالت چاقو را.
اندوه
از آن بالا
مگر چه می بیند ابر؟
می ایستد و به حال ما می گرید…
عقربه
تا وقت درو راه درازی ، اما
این نابینا
عصا زنان
می آید.
سوال
شب
خسته که می شود
کجا می خوابد؟!
زاینده رود
آرامش سنگ را نمی آشوبد
در گوشه اصفهان
سرودی ، رودی!
مرتاض
پیچیده به خود
از غم بی پارچگی
مرتاض توانگری ست سوزن قفلی
کنار
ای موج همیشه در سفر
دور از تو
من با دریا کنار خواهم آمد!