شنیدم که صدام شوم پلید
در اعماق دوزخ چو منزل گزید
گروهی ز خونخوارگان جهان
از آن جمله چنگیز و شمر و یزید
در اطراف او جمله گرد آمدند
که ای از تو هر قاتلی روسپید
به نزد تو ما لُنگ افکنده ایم
تویی میر و ما جمله عبد و عبید!
جهنم چو آن جمع منحوس را
بدید از جگر نعره ای برکشید:
« مرا پرسشی هست سوزان و ژرف
که آن را نباشد جوابی پدید
هر آن کس گنه کرد و زشتی نمود
سزاوار من گشت و در من خزید
ولی من چه کردم که گردیده ام
سزاوار این زشتخوی پلید!؟»
پس آن گاه آتشفشان عذاب
برآورد فریاد”هل من مزید”….