ردّ پای بسیاری از عناصر فرهنگ ایرانی را باید در کتابهایی جستجو کرد که عالمان ایرانی یا دیگران ، به زبان عربی نوشته اند.بسیاری از کتابهای عربی ، مخصوصا آثار قرون اولیه اسلامی ، گنجینه هایی هستند آکنده از تفکرات عالمان مسلمان ایرانی که برای برخوردار شدن از خوانندگان بیشتر و جدی تر، کتابهایشان را به عربی می نوشتند.
به عنوان نمونه در کتاب دیوان المعانی ، از آثار ابوهلال عسکری( متوفی در حدود۳۹۵ ه ق ) به تعدادی از ضرب المثلهای کهن ایرانی اشاره رفته است. ابوهلال از عالمان بزرگ نحو و بلاغت و از فرزندان منطقه قدیمی “عسکر ِ ُمکرَم” – در نزدیکی اهواز – است. یکی از این ضرب المثلها عبارتی است که – پس از تحریفات و تصحیفات کاتبان – به صورت ذیل در کتاب او ثبت شده و به دست ما رسیده است:
“به شاه اشناه ونرود همدوره”
ابوهلال عقیده دارد مضمون این مثل، دقیقا برعکس این ضرب المثل عربی است که می گوید:” جاور بحرا او ملکا”[=همسایه پادشاه باش یا دریا]. به کمک راهنمایی ذی قیمت ابوهلال، بخشی از کلمات عبارت فارسی برای ما واضح می شود و متوجه می شویم که صورت اصلی عبارت احتمالا این چنین بوده است:” نه شاه آشناه باش نه رود همدوره” یعنی نه با شاه آشنا و مجاور باش و نه با رود همدوره(؟)” اما همدوره بودن یعنی چه؟ از ضرب المثل عربی که مفهوم مخالف مثل و دستان فارسی را در بر دارد ، می توانیم نتیجه بگیریم که همدوره تصحیف کلمه ای است به معنی مجاور و نزدیک و از این قبیل…
بعد از اندکی تامل، می توانیم حدس بزنیم که “همدوره” تغییر شکل یافته واژه “همدوده” است. همدوده یعنی هم خاندان و مجازا همسایه . توضیح اینکه در گذشته های بسیار دور هر خانواده و خاندان ایرانی آتش و اجاق مشترکی داشتند که در کنار آن خود را گرم می کردند و در حرارت آن غذای خود را می پختند. از این رو بود که اعضای یک خاندان را همدوده می خواندند، که به معنی کسانی بود که در اطراف دود و آتش مشترکی می نشینند و از آن بهره می برند. کلمات “دوده”و “دودمان” که به معنی “خاندان” هستند ، از همین جا نشات گرفته اند.
بعد از این مقدمه چینی ها، صورت اصلی ضرب المثل کهن ایرانی که سابقه آن باید به پیش از اسلام برسد ، به این شکل به دست می آید:” نه شاه آشناه و نه رود همدوده ” یعنی از آشنایی و نزدیکی با پادشاه و همسایگی با دریا پرهیز کن!
در این عبارت، حضور کلمات همقافیه شاه و آشناه و رود و دود توجه خاص گذشتگان ما به نوعی جناس و سجع و بازی با قافیه ها را نشان می دهد.
***
اما نتیجه اخلاقی(!) که از ضرب المثل مزبور به دست می آید: اجداد محترم ما از همان قدیمها با روحیه ای درویش مسلک ، از نزدیکی به قدرت و دستگاه سلطنت پروا داشته اند و معتقد بوده اند که “دور از شتر بخواب و خواب آشفته نبین!” به قول استاد بزرگ اخلاق ما ایرانیها حضرت سعدی:
افتد که ندیم حضرت سلطان را زر بیاید ، و باشد که سر برود! و حکما گفته اند که از تلوّن [تغییر و رنگ به رنگ شدن] طبع پادشاهان برحذر باید بود که وقتی به سلامی برنجند و دیگر وقت به دشنامی خلعت دهند!
دو دیگر آنکه نیاکان بزرگوار ما – طبق این ضرب المثل کهن – از همان قدیم ندیمها از دریا و بیم موج و گردابهای هائل آن وحشت داشته اند و شعار همیشگی آنها این بوده که
به دریا در منافع بی شمار است
و گر خواهی سلامت بر کنار است!
درود. آقای دکتر سال نو شما فرخنده باد.
می خواستم خواهش کنم زنگی به من بزنید 09125302589
من چند کتاب در حوزه ادبیات نوشتم و هنوز برای چاپ ندادم. مایلم که شما نیز آن ها را پیش از چاپ ببینید.
سپاس
شکوهی