دانش “گربه شناسی” یکی از عرصه هایی است که اگر مسئولان محترم دانشگاههای آزاد یا پیام نور به ابعاد گسترده آن پی برده بودند ، تا به حال شاهد برگزاری چند دوره دکتری آن بودیم! با آنکه در طول تاریخ گربه شناسان بزرگی ، مثل مرحوم عبید زاکانی – سراینده موش و گربه – و دیگران ظهور کرده اند ، اما تا به حال هیچ تنابنده ای کاملا از خصایص این موجود اسرار آمیز باخبر نشده و آن را هم که خبر شد خبری باز نیامد! اگر بخواهیم به صورت فشرده و در حد ۲ واحد در مورد گربه ها اطلاع زسانی کنیم ، به این ویژگیها می توان اشاره کرد:
گربه ها معروف به بی حیایی و بی چشم و رویی هستند. هر چه به آنها خوبی کنید ، انگار نکرده اید! ویژگی دیگر گربه ها این است که اگر دستشان به گوشت رسید که رسید، وگرنه دماغشان را با دستمال کاغذی می گیرند و می گویند: «پیف چه بوی گندی میده!» البته این اصل هم مثل سایر اصول عالم کلیت ندارد و چه بسا گربه هایی هستند که دستشان به انواع و اقسام گوشت می رسد ، اما به خلایق که می رسند می گویند:« ای بابا این جیفه مال دنیا رو ولش!»
از ویژگیهای مهم یک گربه سبیل اوست که به دقت رادار کار می کند. گربه ها به کمک این سبیل ، علاوه بر شیروانیهای داغ می توانند در دل سیاه شب از روی باریک ترین و بلندترین دیوارها عبور کنند. مع ذلک نمی دانیم چه سرّی است که مقادیر معتنابهی گربه را می بینیم که روز روشن و در خیابان صاف ، همین طور کج کج را می روند! به نظر کارشناسان حتی در صورت تداوم طرح امنیت اجتماعی و دود دادن سبیلهای این موجودات، عمرا این قسم گربه ها و گربه سانها به هیچ صراطی مستقیم بشوند!
گربه شناس بزرگی فرموده اند:
گربه شیر است در گرفتن موش
لیک موش است در مصاف پلنگ
که باتوجه به صنعت مراعات نظیر بین گربه و شیر و پلنگ “لیک موش” هم باید نوعی موش دوپا و امثال آن باشد! البته گربه و موش ظاهرا با هم تضاد دارند ، اما زیاد روی این تضاد نمی شود حساب کرد، چون مواردی از وحدت تاکتیکی آنها گزارش شده و برخی در این مورد گفته اند:
از صلح میان گربه و موش
بر باد رود دکان بقال!
اما موضوع مهم در گربه لوژی ، مبحث “اصناف و اقسام گربه ها”ست که ذیلا و محض نمونه به برخی از آنها اشاره می کنیم:
۱. گربه عابد: کار این گربه ها جانماز آب کشیدن و ادای “میو” از مخرج است. در وصف این نوع گربه یکی از پیشکسوتان گربه شناسی سروده است:” غرّه مشو که گربه عابد نماز کرد!”
۲. گربه زاهد: تقریبا همان گربه عابد است با این تفاوت که به نان و پنیر و بوقلمونی قانع است!
۳. گربه مرتضی علی: گربه ای است که از هر ارتفاعی رهایش کنند ، آخر الامر با همان چارچنگولش می آید پایین. حرف حرف خودش است و دایره مشاورانش را گسترش نمی دهد!
۴. گربه دزد: از نشانه های این گربه آن است که تا چوب برداری فرار می کند!
۵. گربه مسکین: گربه ای است که بال و پر ندارد. ( لابد بقیه دارند!) و در باره او گفته اند:
گربه مسکین اگر پر داشتی
تخم گنجشک از زمین برداشتی
البته منظور شاعر از “روی زمین” دقیقا “بالای درخت” است ، چون گنجشکها این قدر حالیشان هست که روی زمین تخم نگذارند!
۶. گربه مصاحب بابا: ظاهرا از گرانبهاترین انواع گربه است ، چون بعضی وراث حاضرند آن را با یک استر چموش لگد زن عوض کنند:
آن استر چموش لگدزن از آن من
آن گربه مصاحب بابا از آن تو!
یکی از صنایع مستظرفه از گذشته تا کنون “گربه شانه کردن ” و “گربه رقصانی” است و عده ای در این زمینه ید طولا دارند!این را نیز بگوییم که موفقیت در این فن شریف ارتباط زیادی به دانستن موسیقی و هنر حرکات موزون و غیره ندارد و فقط کافی است که آدم کمی «موذیسین!» باشد.نکته آخر اینکه در شعر فارسی بیش از هر حیوان دیگری اسم گربه را برده اند. به عنوان مثال:
گربه تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو…
گربه کاشانه رندان قدمی خواهی زد…
گربه خاک قدمت سجده میسر گردد…و از این قبیل گرُبیّات!