از اون بهشت برای ما
خوشهّ گندمش موند
از تب و تاب عاشقی
سوء تفاهمش موندمثل کلاغ قصه ها
تو التهاب غصه ها
گم شد و تنها واسه ما
خاطرهّ گمش موند
خوشهّ گندمش موند
از تب و تاب عاشقی
سوء تفاهمش موندمثل کلاغ قصه ها
تو التهاب غصه ها
گم شد و تنها واسه ما
خاطرهّ گمش موند
یه بغض سنگین تو صداش
غم غریبی تو نگاش
میخواس بگه هنوز …
ولی
نمیدونم تو گفتن
جملهّ چندمش موند…