یک تکه ابر…و باز
دل آسمان گرفت…
دل آسمان گرفت…
[ غمگین شدیم]
شب
پیش چشمهای تو
انگار
جان گرفت.
پیش چشمهای تو
انگار
جان گرفت.
[ من از هجوم ظلمت تردید مضطرب…]
ناگاه
باران گرفت و پنجره را شست
از غبار…
[ خندیدی و …به شوق تو خندید
روزگار…]
آیینه را
تبسم رنگین کمان گرفت!