گارانتی، ضمانت و پشتوانه!

استاندارد

نادر: معادل فارسی کلمات زیر رو بنویسید؛ نهضت.
ترمه: جنبش.
نادر: گارانتی.
ترمه: تضمین، ضمانت.
نادر: گفتم معادل فارسی نه عربی!
ترمه: خانوممون گفته…
نادر: دیگه هیچ وقت این جمله رو نگو، چیزی که غلطه، غلطه؛ مهم نیست کی گفته! واسه گارانتی بنویس پشتوانه.
ترمه: خانوممون نمره کم میکنه ازم.
نادر: مهم نیست، بذار کم کنه.

این دیالوگ یا گفتگوی معروف را از فیلم جدایی نادر از سیمین به خاطر داریم.در مورد این گفتگو نکاتی به ذهن می رسد:

معادل عربی گارانتی “ضمان” است نه تضمین و ضمانت.یعنی عربها برای بیان مفهوم گارانتی می گویند: الضمان، نه تضمین و نه ضمانت! در فرهنگهای عربی مصدر ضمانت به معنی نوعی بیماری (زمینگیر شدن) آمده و تضمین اگرچه به معنی غرامت و در ضمن چیزی آوردن هم آمده بیشتر یک اصطلاح شعری و ادبی است.به نظر می رسد ضمانت به معنای به عهده گرفتن و کفالت کردن و پذیرش غرامت یک چیز از مصدرهایی است که فارسی زبانها از ریشه و بر اساس ساخت کلمات عربی تراشیده اند. این قبیل مصادر در زبان فارسی فراوان هستند.مثل اشغال و اعزام و خجالت و فراغت و … بر این اساس سهم فارسی زبانان در پیدایش این واژگان”دورگه” معلوم نیست کمتر از دیگران باشد!

“تضمین” را فرهنگستان زبان و ادب فارسی به عنوان معادل گارانتی تصویب و پیشنهاد کرده است نه خانم معلم ترمه!البته استادان فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم ممکن است دچار اشتباه بشوند اما وقتی جمع محترم و معتبری از استادان زبان فارسی اصطلاحی را پیشنهاد کرده اند دیگر نمی توان به راحتی گفت: مهم نیست کی گفته!

“پشتوانه” ظاهرا از لحاظ مفهومی عام تر از گارانتی و ضمانت است. این واژه یک لغت جدید در قاموس زبان فارسی است و در متون پیشینیان سابقه ندارد. در چند دهه اخیر این واژه را به جای “کورتور”(= couverture)  وضع کرده اندبه معنی سپرده بانکی برای تعیین اعتبار (نگاه کنید به واژه های برابر، ص ۱۶۵) طبعا کاربرد آن به جای گارانتی باید پیشنهاد آقای فرهادی تلقی شود.

این تعبیر در فارسی امروز به معنی اعتبار  و  مجازا دلگرمی هم به کار می رود اما در زبان فارسی به معنی گارانتی نه در محاوره و نه در متون معتبر معاصر به کار نرفته است و از این لحاظ کلمه بی پشتوانه ای است!شما هرگز شنیده اید کسی- حتی بعد از دیدن فیلم آقای فرهادی و فرش قرمز و جایزه اسکار و  الباقی قضایا…- مثلا به جای ضمانت نامه یا کارت گارانتی بگوید “پشتوانه نامه” یا کارت پشتوانه یا مثلا به کاسب محل بگوید: ببخشید این جنس شما پشتوانه هم دارد یا نه؟!

استادان و اهل فضل بارها و بارها گفته اند و نوشته اند: اینکه کلماتی مثل تضمین و ضمانت ریشه فارسی ندارند آنها را از دایره لغات فارسی بیرون نمی کند.اساسا همه واژه های یک زبان لزوما از واژه های خالص و به اصطلاح سره نیستند. زبان فارسی هم مثل همه زبانهای دیگر واژه هایی را از زبانهای دیگر وام گرفته است.کلمات به اصطلاح “دخیل” یا وام واژه ها بخشی از گنجینه هر زبانی هستند.خود نادر در حرفهایش از این واژه ها فراوان استفاده می کند از جمله در همین دیالوگ کلماتی چون: معادل، کلمات،وقت، جمله،غلط ، واسه(= ظاهرا عامیانه واسطه) و مهم را به کار برده که همگی  عربی و عربی تبار هستند!جالب اینجاست که نام نادر هم از زمره همین واژه هاست!

می توان کاربرد پشتوانه به جای گارانتی را پیشنهاد آقای فرهادی دانست و به خاطر آن از ایشان تشکر کرد.اگر این پیشنهاد را فارسی زبانان بپذیرند می توان در کنار تضمین و ضمانت از آن بهره برد و بر غنای زبان فارسی امروز بدین طریق افزود.

نادر خیلی تند و قاطع حکم صادر می کند و علی رغم خانم معلم ترمه که نماد نظام آموزشی کشور است، به دخترش – در واقع به مخاطب و جامعه- دستور می دهد :”دیگه هیچ وقت این جمله رو نگو، چیزی که غلطه، غلطه؛ مهم نیست کی گفته! واسه گارانتی بنویس: پشتوانه.”

 امیدواریم آنچه در فیلم آمده دیدگاه شخصیت داستانی یعنی نادر باشد که آدمی است گرفتار مسائل و مشکلات زندگی و فیلمساز محترم به اعتبار اینکه اهل ادبیات و فرهنگ هستند دیدگاه علمی تری به مسائل زبانی داشته باشند.