کهنه سرباز ساده ای هستم مومن اوفتاده ای هستم
بی چرا و چگونه یعنی من! شهروند نمونه یعنی من!
مالیاتی که هست بر دوشم در فرار از آن نمی کوشم
این منم که نرفته تا حالا شب ز دیوار هیچ کس بالا
در تمام ایالت تگزاس این منم آدم وظیفه شناس
من مسیحی مومنی هستم پیرو بوش و دیک چنی هستم
گر بگویند تند و تیز برو تا به بغداد سینه خیز برو،
می روم، می کشم هر آن عاصی تا که بر پا شود دمکراسی
می کشم هر که را و هر کس را جز تو و مریم مقدس را!…
گر چه وجدان راحتی دارم لیک بر دل جراحتی دارم
آمدم تا که اعتراف کنم هر حسابی که هست صاف کنم
جرم من جرم کوچکی ست پدر! واقعا جرم کوچکی ست پدر!
جرمم این است گاه زر زده ام پای میز قمار جر زده ام…..!
تا به کی باید اعتکاف کنم چند یکشنبه اعتراف کنم!؟
ای صلیب طلا که می رخشی این خطای مرا تو می بخشی…!؟