بعد از تو کارد بر جگر استخوان گذشت
فواره گشت حسرت و تا آسمان گذشتغمگین ترین تلاوت آیات درد بود
نامت اگر به نیمه شبان بر زبان گذشت
فواره گشت حسرت و تا آسمان گذشتغمگین ترین تلاوت آیات درد بود
نامت اگر به نیمه شبان بر زبان گذشت
تاوان دل سپردن اگر زنده – مردن است
آسوده آن که زودتر از این جهان گذشت
سودی نداشت بودن با تو بغیر آه
هر چند بی تو نیز ، زیان در زیان گذشت
ما در چهار راه فصول ایستاده ایم
آنجا که مرگ نیز به صد الامان گذشت
دنیا به ما مجال رسیدن نمی دهد
باید پرنده بود و از این آشیان گذشت
یک بغض ناتمام که بی واژه مانده بود
شکل غزل درآمد و از نای جان گذشت…