این چهارصد و چندمین پست و مطلبی است که در طی این چهار سال در این وبلاگ نوشته می شود. اگر لطف دوستان و خوانندگان محترم این وبلاگ نبود، یقینا هرگز بیشتر این مطالب نوشته نمی شد و بیشتر این کلمات که به صورت شعر درآمدند ، هرگز روی کاغذ نمی آمدند.دوستان زیادی در این چهار سال بر من منت نهادند و با نظرها و نقدهایی که به صورت کامنت بر حاشیه مطالب نوشتند یا به صورت حضوری با من درمیان نهادند ، مرا نواختند. قدردان همه این عزیزان و بزرگواران هستم و اگر نثر شکسته و قلم خسته من گاه در بیان مباحث مختلف حق مطلب را ادا نکرده است ، از همه عذر می خواهم.
اما در برابر همه عزیزانی که بارها به این وبلاگ و وبلاگ دیگر من سرکشی کرده اند و این کوچک ترین ، به واسطه ضیق وقت و گرفتاری نتوانسته است ، بازدید آنها را پاسخی درخور بدهد تنها می توان شرمسار بود.
اگر لطف خدا وعنایت شما باشد بازهم خواهیم نوشت واین چراغ افروخته در باد ،همچنان سوسو خواهد کرد…